زندگی مخفیانه ..
حالا من موندم چطوری این طلاقو با خانوادم در میون بزارم تقریبا 1 سال از همه مخفی کردم فقط میگفتم بخاطر مواد توی جمع نمیاد البته منظورم از همه فقط خانواده خودم بود بالاخره بعد از 1 سال همه چیو بهشون گفتم خونمم امد کوچه پشتی مامانم یطوری رذفتار کردم کسی نفهمه ولی خوب ماشالله توی هر خانواده ای یه فضول هست کمو بیش داشت پخش میشد توی فامیل توی این فاصله 3 نفر امدن خواستگاری
یکیش که مهدی بود کچل و پیر حالم ازش بد میشد
دومیش وحید بود از همون اول برام کلی خطو نشون کشید گفتم نه
سومیش پیمان که اونم هم فوق العاده خطو نشون کشید از همین اولش اختیا داری حقو قو .. میکرد گفتم نه
واما دوباره عاشق شدم ...
[ بازدید : 92 ] [ امتیاز : 5 ] [ امتیاز شما : ]